زهره رحمانی
امام خمینی تخریب ارزشهای مذهبی و باورهای دینی مردم را یکی از مهمترین ابعاد وابستگی فرهنگی میدانستند و معتقد بودند تعهد به ارزشهای دینی تنها راه مقابله با قدرتهای بزرگ است: (وقتی میتوانیم با قدرتهای بزرگ مقابله کنیم و آسیبپذیر نباشیم که متعهد به اسلام، متعهد به احکام اسلامی باشیم.)
قطعاً وابستگی رژیم شاه ایران به غرب و حضور وسیع نیروهای غربی و اروپایی در ساختار اقتصاد، ارتش، فرهنگ و... یکی از محرکات اصلی اعتراضات مردمی به رهبری امام خمینی (ره) در ایران بود. وابستگی رژیم پهلوی ایران به بیگانگان در ابعاد مختلف آن، تا حدی بود که شعار استقلال به یکی از اساسیترین مطالبات جنبش انقلابیون و امام (ره) تبدیل شد.
بهزعم بسیاری از تحلیلگران، طرح چنین شعارهایی بیانگر واکنش مردم به وابستگیهای متعدد سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی حکومت پهلوی به کشورهایی غربی بود. امام خمینی (ره) ضمن وقوف کامل به این موضوع و آگاه کردن مردم به آن، یکی از اهداف اصلی مبارزات خود را مقابله با وابستگی رژیم پهلوی عنوان نمودند.
ایشان بارها تأسف خود را از وابستگی شدید شاه به غرب ابراز کردند. از جمله در یکی از نطقهای معروف خود که بعدها در 4 دلو/ بهمن 1357 در رم انتشار یافت، فرمودند: (هر نوع وابستگی به غرب یا شوروی، در حکومت آیندهی ایران مردود است.) به همین بهانه و در سالروز سخنرانی تاریخی ایشان، نوشتهی پیش رو به ابعاد مختلف وابستگی رژیم پهلوی در اندیشهی امام (ره) میپردازد.
مفهوم وابستگی در اندیشههای امام خمینی
موضوع وابستگی رژیم پهلوی به غرب، از موضوعات محوری در اندیشههای امام است. بررسی سخنرانیهای ایشان در باب وابستگی، بهخوبی مؤید این مطلب است. مصاحبهی معروف امام که در آستانهی پیروزی انقلاب ایران در رم منتشر شد، بیانگر اهمیت این موضوع است. ایشان در این رابطه فرمودند: (هر نوع وابستگی به غرب یا شوروی، در حکومت آیندهی ایران مردود است.)
امام معتقد بودند که رژیم شاه در بسیاری از جنبههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به غرب و سایر کشورهای اردوگاه غرب وابسته بوده و این موضوع تأثیری منفی بر رابطهی میان مردم و حکومت گذاشته است. بنابراین ایشان با استفاده از قاعدهی نفی سبیل و تعمیم آن به عرصهی حکومتی، به نفی سیطرهی اجانب بر کشور پرداخته و رفع سلطهی بیگانگان را واجب دانستند. امام وابستگی رژیم شاه را عاملی مهم در نارضایتی مردم دانسته و معتقد بودند این موضوع عامل مهمی در جدایی مردم از شاه و در نهایت پیروزی انقلاب ایران است.
وابستگی سیاسی
استقلال سیاسی در مفهومی کلی، به معنای آزادی نسبی یک کشور از دخالت دیگران در امور داخلی و خارجی مربوط به آن کشور است. در اندیشهی امام، یکی از وجوه اصلی استقلال سیاسی، عدم سلطه یا دخالت بیگانگان در سرنوشت مردم ایران و ارادهی آزاد ملت در تعیین سرنوشت خود است. امام در رابطه با وابستگی سیاسی رژیم پهلوی ایران معتقد بودند: (ایران چنانچه میدانیم و میدانید، دستبسته تسلیم غرب بود و شاه مخلوع خائن، این کشور را در تمامی ابعاد وابسته به غرب کرده بود.) و یا در جای دیگر، در همین رابطه، فرموده بودند: (شاه در برابر بیگانگان، بهویژه غرب، بلهقربانگو بود.) وابستگی شاه و به تبع آن کشور، در امور داخلی و خارجی، یکی از ویژگیهای اساسی رژیم شاه بود. البته (کودتای 28 اسد/مرداد نیز به آن وابستگی افزود؛ بهگونهای که در سالهای بعد تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این وابستگی تشدید گردید.)
وابستگی همهجانبه و بیاختیاری شاه در برابر قدرتهای خارجی و سلطهی آنها بر ایران، در حدی بود که یک وابستهی نظامی غرب در تهران گفته بود که شاه شخصاً از طرفداران دوآتشهی دخالت غرب در امور تهران است. وی معتقد بود: (شاه بینهایت طرفدار غرب است؛ تا حدی که برای جلب نظر غربیان حاضر است امتیازات نفتی ارزشمندی بدهد.)
همین مسئله باعث شده بود تا غرب بهراحتی در بسیاری از امور داخلی ایران دخالت کرده و سیاستهای خود را به شاه تحمیل نماید. سیاستهایی چون اصلاحات ارضی و یا انتصاب علی امینی به نخستوزیری جهت اجرای اصلاحات ارضی، تنها نمونهی کوچکی از این دخالتهاست. در واقع نفوذ و سیطرهی بیگانگان در این دوره، در حدی بود که ایران به حیاطخلوت و منطقهی نفوذ قدرتهای جهانی تبدیل شده بود. (آنها در عزلو نصب مقامات ارشد، نمایندگان مجلس، تصویب یا رد لوایح و قوانین، امضای قراردادها و پروتکلها، سیاستگذاریها و... نقشی آشکار و پنهان در ایران داشتند.)
در همین رابطه، یکی از اقدامات مهم شاه ایران، که اعتراض مردم و امام را به دنبال داشت، موضوع تصویب کاپیتولاسیون است. کاپیتولاسیون،لایحهی مصونیت مستشاران و تبعهی امریکا بود که در میزان/ مهر ماه سال 1342، در کابینهی علم به تصویب مجلس ایران رسید. بعد از تصویب این لایحه، امام با موضعگیریهای مختلف طی یک سخنرانی، سکوت در برابر این لایحه را گناه کبیره خواندند.
دامنهی دخالتهای سیاسی غرب در امور خارجی نیز کاملاً مشهود بود. گرچه ایران به عضویت چند پیمان منطقهای از جمله پیمان بغداد یا پیمان سنتو درآمد، اما کاملاً تحت تأثیر سیاستهای غرب عمل مینمود. بهطوریکه میتوان مهمترین ویژگی حکومت پهلوی در بُعد سیاست خارجی را وابستگی شدید آن به غرب و بیگانگان دانست. وابستگی در این عرصه، چنان فراگیر و فزاینده بود که شاه پیوسته از سوی مردم و مخالفان مورد انتقاد قرار میگرفت. صاحبنظرانی چونهالیدی نیز در تشریح سیاست خارجی رژیم شاه اعتقاد داشتند: (دولت ایران به میزان زیاد، وابسته به حمایتی است که از غرب و دنیای پیشرفتهی سرمایهداری بهطور کامل دریافت میکند.)
وابستگی اقتصادی
بُعد دیگر وابستگی رژیم پهلوی ایران، در اندیشهی امام خمینی، وابستگی اقتصادی است. امام بر این باور بود که (اگر مملکت وابستگی اقتصادی داشته باشد، همهرقم وابستگی دنبالش میآید و وابستگی سیاسی هم پیدا میکنیم.) یکی از نقاط عطف و مهم وابستگی اقتصادی شاه به غرب، به مسئلهی نفت مربوط میشود.
گرچه نهضت ملی شدن نفت در ایران با هدف قطع ایادی بیگانگان از منابع نفتی و اقتصادی آن کشور به پیروزی رسید، اما بعد از کودتای 28 اسد/ مرداد، غرب و همپیمانانش با امضای قرارداد کنسرسیوم، بار دیگر مجال دخالت در امور اقتصادی ایران را پیدا کردند: (قرارداد کنسرسیوم، قراردادی استعماری بود که پس از کودتای 28 اسد/مرداد 1332 رژیم دستنشاندهی شاه، زاهدی به ایران تحمیل کرد و مفاد آن مغایر با قانون ملی شدن صنعت نفت بود.)
غرب از طریق کنسرسیوم توانست رسماً وارد صحنهی اقتصادی ایران شود و بخش قابل توجهی از منابع نفتی خود را در ازای فروش کالاهای نامرغوب خود تأمین کند. بهواقع نفت نقش مهمی در رابطهی اقتصادی غرب و رژیم پهلوی داشت؛ چراکه (نفت بهمثابهی خون برای اقتصاد این کشور عمل میکرد. در نتیجه، بدون عرضهی ارزان نفت، تداوم توسعهی اقتصادی غرب امکانپذیر نبود.)
این امر در درازمدت، ضمن تأمین نیازهای نفتی غرب، وابستگی اقتصادی ایران در زمینهی کالاهای اساسی را به دنبال داشت. این در حالی بود که بسیاری از آن کالاها، قابلیت تولید در ایران را داشتند. امام با آگاهی از این موضوع، وابستگی اقتصادی به غرب را عاملی جهت اتلاف ذخایر ملی از جمله نفت معرفی کردند:
(میگویند نفت را به اندازه میدهیم، آنها هم همه میدانند که این نفتی که شما میدهید و خودتان میگویید تا بیست سال دیگر، سی سال دیگر تمام میشود، این برای این است که بیاندازه میدهید.)
استقلال هویتی-فرهنگی
بخش مهمی از مبارزات امام خمینی، مبارزه با سلطهی فرهنگی در راستای وابستگی فرهنگی رژیم پهلوی ایران به غرب بود. از نظر امام، سلطنت پهلوی، ایران را از لحاظ فرهنگی کاملاً وابسته به غرب ساخته بود: (کمال تأسف است که کشور (ایران) که حقوق اسلامی و قضای اسلامی و فرهنگ اسلامی دارد، این فرهنگ را، این حقوق را نادیده گرفته است و دنبال غرب رفته است.)
در این رابطه، تلویزیون یکی از ابزارهای مهم در زمینهی ترویج فرهنگ غرب بود: (بعد از کودتای 28 اسد/مرداد، ترویج فرهنگ غرب، بیش از گذشته مورد توجه واقع شد. تلویزیون ایران فیلمهایی را نمایش میداد که محتوای آنها عشقبازی و لودگی غربیان و مانند اینها بود.) همچنین حضور مستشاران خارجی که در صحنههای فرهنگی و اقتصادی ایران فعال بودند، به این مسئله بیشتر دامن میزد.
در واقع فرهنگ غرب بهحدی برای محمدرضا شاه جاذبه داشت که وی در سال 1333، رسماً اعلام کرد: (شیوهی زندگی غربی با الگوی ارزشهای اسلامی ما هماهنگ است. سپس اعلام کرد: غربی کردن آرمان ماست و منافع ایران در اتحاد با غرب، به بهترین وجه تأمین میشود. شاه در زندگی خصوصیاش نیز چنان غربگرا شده بود که تنها موسیقی و فیلمهای غربی مورد علاقهاش بود.)
بهطور کلی در توصیف وضعیت فرهنگی این دوره ایران باید گفت (اقدامات فرهنگی، در تمامی عرصهها (نشریات، کتب، رادیو و تلویزیون، سینماها و...) در تضاد آشکار با هنجارها و ارزشهای اجتماعی اسلام قرار داشت.) امام با آگاهی از این موضوع، (فساد موجود در تمدن غرب را بهحدی میدانند که خود غربیها نیز از آن ناراضی هستند. از نظر ایشان، جوامع غربی نه تنها خود دچار فساد شدهاند، بلکه سعی میکنند فساد و اخلاق فاسدهی غربی را در جوامع شرقی و اسلامی نیز ترویج کنند.)
ایشان در انتقاد به وابستگی فرهنگی ایران، دلیل مهم این مسئله را دور شدن مردم از باورهای فرهنگی و دینی خود و گرایش به فرهنگ غربی عنوان کردند. امام تخریب ارزشهای مذهبی و باورهای دینی مردم را یکی از مهمترین ابعاد وابستگی فرهنگی دانسته و معتقد بودند تعهد به ارزشهای دینی، تنها راه مقابله با قدرتهای بزرگ است: (وقتی میتوانیم با قدرتهای بزرگ مقابله کنیم و آسیبپذیر نباشیم که متعهد به اسلام، متعهد به احکام اسلامی باشیم.)
در واقع علت اهمیت و حساسیت امام به مسئلهی وابستگی فرهنگی، از آنجا ناشی میشد که به باور ایشان، وابستگی فرهنگی، وابستگی در سایر ابعاد را نیز به دنبال داشت، زیرا تبلیغ فرهنگ غرب، تغییر سبک زندگی مردم در سایر ابعاد را به دنبال داشته و در نتیجه، در درازمدت وابستگی اقتصادی و سیاسی نیز به وجود خواهد آمد.
نتیجهگیری
بدینسان بررسی موضوع پیرامون مفهوم وابستگی رژیم پهلوی در ایران از منظر امام (ره) نشان داد که یکی از انتقادات مهم امام از شاه، وابستگی وی به بیگانگان از جمله غرب در ابعاد مختلف آن بهخصوص بُعد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. ایشان با استناد به قاعدهی فقهی نفی سبیل و تعمیم آن به عرصهی حکومت، خواهان زدودن آثار سیطرهی بیگانگان در تمام ابعاد بودند. در زمینهی سیاسی، امام تحمیل بسیاری از سیاستهای غرب در زمینهی انتصاب صاحب منصبان و یا سیاستهایی چون اصلاحات ارضی و استخدام مستشاران نظامی را مصداق بارزی از وابستگی سیاسی میدانستند و طی بیانیههای مختلف به این موضوع اعتراض کردند.
در زمینهی اقتصادی نیز انتقاد امام بیشتر متوجه اموری چون سیطرهی غرب بر منابع نفتی و خرید بیرویهی بسیاری از مواد طبیعی و کمیاب کشور در ازای دریافت کالاهای نامرغوب غرب و وابسته کردن ایران در زمینهی کالاهای اساسی بود و در نهایت، در زمینهی وابستگی فرهنگی، امام ترویج ارزشهای غربی و دور کردن مردم از باورهای دینی و فرهنگی را گوشزد کرده و پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی ایران را خط بطلانی بر تمام وابستگیها به غرب دانستهاند.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/3296
عااااااااااااااااااااااااااااااااااالللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بود عاشق ایراااانمـ
2. منمـ دیگه ميگويد:
کاش کاملتربود
3. لـارا ميگويد:
khoobeh
4. مـ. ميگويد:
حخهادنمـ
5. ........ ميگويد:
خوب
6. MEHRAB NAMDARY ميگويد:
مقالهی خیلی خوبی بود.واقعا برای نمره گرفتن خوب بود ممنون
7. هر کس آدمه انسان نیست ميگويد:
خوب بود
واقعا امامـ خمینی یک انسان بود
بدردمـ خورد
8. احسان ميگويد:
برای نمره خیییییییییییییییییییییییلللللللللللللللللللللییییییییییییییییییییییی عالی بوووووووووووووووووووووود
9. ميگويد:
ای کاش، موارد بیشتری ذکر میکردید